مسار

معنی کلمه مسار در لغت نامه دهخدا

مسار. [ م َ سارر ] ( ع اِ ) ج ِ مَسَرّة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). شادیها. مسرتها : این قصه به سمع اعلای شاه أسمعه اﷲ المسار از بهر آن گذرانیدم تا... ( سندبادنامه ص 202 ). از حضرت چنگیزخان یرلیغی رسید مضمون آن موجبات مسار وابتهاج بود. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به مسرة شود.
مسار. [ م ُ سارر ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مسارة. رازگوینده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مسارة شود.

معنی کلمه مسار در فرهنگ فارسی

راز گوینده

جملاتی از کاربرد کلمه مسار

دینا پس از ترک محیط نمایشی، یک گروه موسیقی با ۶ عضو تأسیس کرد و در سال ۲۰۱۱ گروه او به شهرت رسید؛ به ویژه در کوران انقلاب ۲۵ ژانویه مصر. او در جریان انقلاب‌های بهار عربی آهنگ «بگذارید به رؤیا بپردازیم» را خواند که ترانه‌ای در مورد مصر و تونس است و او ترانه را به عنوان هنرمندی به نمایندگی از مصر، با همکاری گروه تونسی مسار اجباری و تامر شلبی و با همراهی مهدی رباح ، امین دریدی و محمد بن جماع خواند.