مرسم

معنی کلمه مرسم در لغت نامه دهخدا

مرسم. [ م ُ رَس ْ س ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی است از ترسیم. رجوع به ترسیم در ردیف خود شود.
مرسم. [ م ُ رَس ْ س َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی است از ترسیم. رجوع به ترسیم در ردیف خود شود. || ثوب مرسم ؛ جامه خطدار به خطوط ضعیف. ( منتهی الارب ). جامه بخطها. ( مهذب الاسماء ). جامه مخطط.
مرسم. [ م ِ س َ ] ( ع اِ ) به معنی رَسیم است که نوعی از رفتار شتر باشد و آن سریعتراز «ذمیل » است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه مرسم در فرهنگ فارسی

جامه خط دار

جملاتی از کاربرد کلمه مرسم

این تمرین نخستین بار توسط پروفسور یوشاکی ساتو معرفی گردید، پروفسور ساتو یاکی در حین انجام یکی از مرسم مذهبی در ژاپن که باید برای مدت زمانی طولانی فرد در حالت دو زانو بنشیند بعد از پایان مراسم پروفسور ساتو یاکی احساس کرد که حالتی که در ساق پایش ایجاد گردیده مشابه حالتی هست که بعد از تمرین بلند کردن ساق پا در حین تمرینات معمول بدنسازی به این احساس دست پیدا می‌کند؛ لذا این ایده در ذهن ساتو شکل گرفت که قرار گرفتن وزن بدن و عضله ۴ سر رانی بر روی ساق پا موجب ایجاد این وضعیت گردیده‌است.