مرز زبانی

معنی کلمه مرز زبانی در فرهنگستان زبان و ادب

{language boundary} [جغرافیای سیاسی] مرزی که گویشوران زبان های مختلف را از هم جدا می کند

معنی کلمه مرز زبانی در ویکی واژه

مرزی که گویشوران زبان‌های مختلف را از هم جدا می‌کند.

جملاتی از کاربرد کلمه مرز زبانی

الکساندر خوجکو (۱۸۰۴–۱۸۸۱) زبانشناس، خاورشناس و شاعر لهستانی ساکن در روسیه سه بار تمام طول مازندران و گیلان پیمود و با این دو زبان و ادبیات محلی آن آشنایی پیدا کرد و برخی اشعار محلی مازندرانی و گیلکی را در کتاب خود (نمونه‌های شعر عامه در ایران) آورده‌است. به گفتهٔ خوجکو مرز زبانی گیلکی و طبری به شرح زیر می‌باشد: