مربیات

معنی کلمه مربیات در لغت نامه دهخدا

مربیات. [ م ُ رَب ْ ب َ ] ( ع اِ ) ج ِ مربی. ( از متن اللغة ).ج ِ مربیة است. ( از فرهنگ فارسی معین ). انبجات. ( ابن البیطار ) ( مفاتیح ). مرباها : مربیات دویست و هفتاد من... ( مکاتبات رشیدی ص 284، از فرهنگ فارسی معین ). || داروهای پرورده به رب. ( منتهی الارب ). چون هلیله پرورده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه مربیات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مربیه .

جملاتی از کاربرد کلمه مربیات

باب ششم: در مربیات (مربا‌ها) و بعضی از حلویات (حلوا‌ها).