مدفوق

معنی کلمه مدفوق در لغت نامه دهخدا

مدفوق. [ م َ ] ( ع ص ) آب ریخته شده. ( ناظم الاطباء ). نعت مفعولی است از دفق و دفوق. رجوع به دفق شود :
فراموشت نکرد ایزد در آن حال
که بودی نطفه مدفوق مدهوش.سعدی.

جملاتی از کاربرد کلمه مدفوق

بنای آرامگاه برای بزرگان فرهنگ و ادب ایران زمین یکی از این اقدامات است. در کنار بنای آرامگاه توس، بنای آرامگاه ابن سینا، سعدی، نادرشاه، خیام، شیخ عطار، کمال الملک، باباطاهر، صائب تبریزی، شیخ روزبهان بقلی، سیبویه، شیخ ابوالحسن خرقانی، شاه شجاع، ابن یمین فرومدی، ابوالحسن بیهقی، اوحدی مراغه از اقدامات این انجمن است. همچنین احداث بنای معظمی در گورستان تاریخی سرخاب تبریز در مجاورت بقعه متبرک سید حمزه و آرامگاه شادوران ثقةالاسلام شهید به یاد سرایندگان و ادبای مدفوق در آذربایجان از فعالیت‌های مهم انجمن است.