مددکاری. [ م َ دَدْ ] ( حامص مرکب ) کمک. دستگیری. یاری. یاوری. مساعدت. حمایت : نام احمد چون چنین یاری کند تا که نورش چون مددکاری کند.مولوی.|| تأیید. توفیق : درمی خواهد از خدا مددکاری در آنچه او را بر آن واداشته. ( تاریخ بیهقی ص 312 ). از مددکاری آن صاحب اخلاصم و دوستدارم اهل آن را.( تاریخ بیهقی ص 317 ). || شغل و عمل مددکار اجتماعی. رجوع به مددکار شود.
معنی کلمه مددکاری در فرهنگ فارسی
یاری یاوری .
جملاتی از کاربرد کلمه مددکاری
خدایا جز تو من یاری ندارم در این کشور مددکاری ندارم
در سال ۱۹۳۱ او نخستین زن آمریکایی بود که جایزه صلح نوبل به او اهدا شد و به عنوان بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایالات متحده شناخته شد.
لیلا ارشد مددکار و فعال اجتماعی در سال ۱۳۳۱ در تهران به دنیا امد. در زمان کودکی، به دلیل کار پدرش این فرصت را داشت که در چندین استان مختلف زندگی کنه. این تجربه باعث شد که از همان کودکی با اقوام و فرهنگهای مختلف و مشکلات اجتماعی آنها آشنا شود. علاقه خانم ارشد به حل کردن مشکلات اجتماعی باعث شد که در نوزده سالگی مشغول کار میدانی در نقاط محروم ایران شود. وی رشته مددکاری اجتماعی رو در دانشکده عالی خدمات اجتماعی خواند.
دانشکده علوم بهداشت و درمان و مددکاری اجتماعی
کسانی زیادی از او در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی مددکاری اجتماعی را آموختند. وی در شکلگیری سپاه دانش و سپاه بهداشت مؤثر بود و «دهها هزار از جوانان در آن بسترها آماده حضور در زندگی بهتر شدند.»
لطف او افتادگان را گر مددکاری کند آسمان را خاک بتواند فرو بردن چو آب
در تابستان ۱۳۸۹ ۳٬۵۰۰ دانشجو در این واحد دانشگاهی مشغول به تحصیل بودهاند. ریاست کنونی دانشگاه را مجتبی حسنزاده بر عهده دارد. این دانشگاه به ۳۲ آزمایشگاه و ۱۸ کارگاه مستقل در گروههای علوم پزشکی، علوم پایه، فنی و مهندسی و کشاورزی، و نیز کتابخانهای با۴۲٬۰۰۰ جلد کتاب در قالب ۲۰٬۱۹۰ عنوان مجهز است و شش انجمن علمی برق، حسابداری، مددکاری اجتماعی، پرستاری، رباتیک و کشاورزی در آن فعال هستند.
من بوی گل از داغ دل خویش شنیدم حاجت به مددکاری باد سحرم نیست
عشق اگر یار شود از اثر زاری دل سر زلفی به کف آرم به مددکاری دل
بر در دل چه زنی حلقه که این قفل گران بی مددکاری مفتاح دعا وانشود
کی توان برداشتن بار بلای عشق را گر نه لطف او به پنهانی مددکاری کند
گر چه گستاخی بود کردن دلیری در سخن لیکن ار یابم مددکاری ز لطف شهریار
زلفت به مددکاری آن لب، نمکی چند با مشک به هم کرد و به داغ دل ما ریخت
دانشکدهٔ سلامت و جامعه تقریباً ۴۶۰۰ دانشجو و ۲۶۰ کارمند دارد و عمدتاً در محوطه بیمارستان دانشگاهی در مالمو واقع شدهاست. این بخش از پنج بخش «علوم زیست پزشکی»، «علوم مراقبت»، «جرمشناسی»، «مطالعات بهداشت و رفاه» و «گروه مددکاری اجتماعی» تشکیل شدهاست. فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در دانشکده با هدف کمک به پایگاه دانش به منظور حفظ، حمایت و ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. این دانشکده پرستاران، مددکاران اجتماعی، دانشمندان بهداشت عمومی و دانشمندان زیست پزشکی را آموزش میدهد. تحقیقات در آزمایشگاه علوم زیست پزشکی/- فناوری، پرستاری و مددکاری اجتماعی در حال انجام است.
همچنین واحدهای مختلف پشتیبانی بیمارستان، که وظیفه خدمات حمایتی و اداری بیماران بعهده این واحدها میباشد، از جمله واحد پذیرش و اسناد پزشکی، کارشناسی امور بیمهگری و مددکاری اجتماعی، بهداشت و کنترل عفونت، میباشند.
بی مددکاری دل دست دعا بیکارست تیشه بی بازوی فرهاد به خارا چه کند؟
بوگاردوس علاوه بر کار در این زمینه، فعالیتهای زیادی را نیز برای تقویت رشته جامعهشناسی از طریق سازمان های اجتماعی انجام داد. در سال ۱۹۲۰، وی آلفا کاپا دلتا، جامعه افتخار جامعهشناسی بینالمللی را تأسیس کرد و از ۱۹۲۴–۱۹۲۵، ۱۹۲۶–۱۹۲۷ و ۱۹۴۶–۱۹۴۷ رئیس این سازمان بود. در سال ۱۹۲۹، وی بنیانگذار انجمن جامعهشناسی اقیانوس آرام بود. در سال ۱۹۳۱، وی به عنوان رئیس انجمن جامعهشناسی آمریکا خدمت کرد. وی یکی از افتخارات تالار تمایز مددکاری اجتماعی کالیفرنیا است. وی همچنین بنیانگذار مجله جامعهشناسی و پژوهشهای اجتماعی بود که به مدت ۴۵ سال آن را ویرایش و منتشر ساخت.
«مدرسهٔ عالی مددکاری اجتماعی» بعد از چند سال فعالیت با مجوز وزارت علوم به دانشگاه ارتقا یافت و از طریق کنکور سراسری در دو مقطع لیسانس و فوقلیسانس دانشجو جذب میکرد. این مدرسه و شاگردان ستاره فرمانفرماییان خدمات اجتماعی و حمایتی بسیاری را در پرورشگاهها، محلههای فقیرنشین، مدارس، زایشگاهها و درمانگاهها تعریف و اجرایی کردند.
بیا از مرحمت یاری به من کن کرم فرما مددکاری به من کن