مدد جویی

معنی کلمه مدد جویی در لغت نامه دهخدا

مددجویی. [ م َ دَدْ ] ( حامص مرکب ) مددجوئی. جستجوی کمک و اعانت. ( ناظم الاطباء ). استعانت. استمداد.

معنی کلمه مدد جویی در فرهنگ فارسی

جستجوی کمک و اعانت

جملاتی از کاربرد کلمه مدد جویی

این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۷۷ از سوی نشر نی منتشر شد و پس از آن بارها تجدید چاپ شد. نویسنده در پی پاسخ‌گویی به این سؤال است که آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام می‌شود یا بر اثر تحول در بستر اجتماعی و از پایین. این کتاب تحلیلی جامعه شناسانه از برخی ریشه‌های تاریخی استبداد و عقب ماندگی در ایران است و به این منظور نویسنده به تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق می‌پردازد. نگارنده با مدد جویی از شواهد تاریخی مطرح می‌کند که ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران به گونه‌ای است که نخبگان سیاسی عملاً برای اصلاح وضع موجود راه به جایی نمی‌برند چراکه جامعه تاب اصلاحات را نداشته و دست به نخبه کشی می‌زند.