مدخلی

معنی کلمه مدخلی در لغت نامه دهخدا

مدخلی. [ م ُ خ َ ] ( حامص ) لئامت. پستی. بخل. فرومایگی. مدخل بودن :
آفتاب جودت ار نور افکند بر مدخلی
در زمان چون سایه بگریزد ز طبعش مدخلی.سوزنی.
مدخلی. [ م َ خ َ ] ( اِ ) محل دخول و درآمد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معنی چهارم ذیل مَدخَل شود.

معنی کلمه مدخلی در فرهنگ فارسی

محل دخول و در آمد

جملاتی از کاربرد کلمه مدخلی

جهت مصلحت بود نه بخیلی و مدخلی به سوی بام آسمان پنهان نردبان تو
نوری، که در تصرف کس مدخلی نداشت در صورت روان مصور به من رسید
در پی این مصوبه، هیئتی نُه نفره از کشورهای مختلف تشکیل شد و در ۱۵ ماه آتی بر انتقال دارایی‌های جامعه به سازمان ملل یا ارکان تخصصی نظارت کرد. این هیئت در ۳۱ ژوئیهٔ ۱۹۴۷ خود را منحل کرد. بایگانی‌های جامعه ملل هم به دفتر سازمان ملل متحد در ژنو منتقل شد و امروزی مدخلی در حافظه جهانی یونسکو است.
در میان مورخان ایرانی که به تاریخ زیاری پرداختند، نخست بایستی محمدحسن اعتمادالسلطنه را نام برد که در التدوین فی احوال جبال شروین یکی از پیشگامان بررسی تاریخ نواحی شمالی ایران بود. اردشیر برزگر، عباس پرویز و عباس اقبال نیز شرحی کلی و سطحی از امیران نیمهٔ نخست آل زیار ارائه کردند. در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی حسین عماری در جلد دوم مقاله‌ای برای مدخل زیاریان و رضا رضازاده لنگرودی در جلد نخست مدخلی برای بیستون نوشتند. همچنین میترا مهرآبادی و محمدعلی مفرد کتاب‌هایی مختص به دودمان زیاریان نوشته‌اند.
اوراق بهادار، می‌توانند به صورت گواهی صادر شوند، یا به‌طور عام تر بدون گواهی باشند و تنها در مدخلی الکترونیکی ثبت شده باشند. گواهی‌ها می‌توانند در وجه حامل باشند، به این معنا که حامل آن صاحب حقوق ورقه بهادار است، یا با نام باشند، که در این صورت تنها شخصی که اوراق به نام اوست صاحب حقوق است. اوراق بهادار شامل سهام شرکت‌ها یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، اوراق قرضه منتشره شده توسط شرکت‌ها یا واسطه‌های دولتی، سهام با اختیار معامله یا هرنوع اختیار معامله دیگر، واحدهای شراکت محدود و انواع مختلفی از ابزارهای رسمی سرمایه‌گذاری است که قابل معامله و تعویض باشند.
راستی اصحابنا نیز این خلق را به کلی منع نمی‌فرمایند. می‌گویند که اگر چه آن کس را که حلم و بردباری ورزید، مردم بر او گستاخ شوند و آن را بر عجز او حمل کنند؛ اما این خلق متضمن فواید است، و او را در مصالح معاش مدخلی تمام باشد.
در آنها که دل مدخلی می‌کنند بجز دوستیت اختیاری نکرد
از کرم نیست مدخلی کردن خوان نهادن تمام خود خوردن
هر دل که یافت در سر آن زلف مدخلی چون شانه بر تراشد از سر هزار پای
به احسان بر احبا دست بگشای منه در تنگنای مدخلی پای
وقتی پردازنده نیاز دارد که داده‌ای را بخواند یا بنویسد ابتدا چک می‌کند که در کش موجود است یا نه، این کار به وسیله مقایسه آدرس مکان حافظه با همه تگ‌های موجود در کش که ممکن است حاوی آدرس باشد صورت می‌پذیرد. اگر پردازنده آدرس مکان مورد نظر حافظه را در کش بیابد می‌گوییم که یک برخورد کش رخ داده در غیر این صورت گوییم که یک خطای کش روی داده‌است. در صورت برخورد پردازنده به سرعت داده‌ها را از خط‌کش می‌خواند یا می‌نویسد. نسبتی از دسترسی‌ها که منجر به برخورد می‌شود را نرخ برخورد گویند و مقیاسی است برای اندازه‌گیری کارایی یک الگوریتم یا برنامه. در صورت بروز خطا کش مدخلی دیگر را در نظر می‌گیرد.
چو تو در میان مدخلی ساختی بنای سخاوت برانداختی
شاخ طلایی مدخلی است که بخش اروپاییِ استانبول را به دو قسمت تبدیل می‌کند. در افسانه‌های یونانی، بیزاس آن را به نام مادرش کروئسا نام گذاشت.
این فرهنگ‌نامه تقریباً هر موضوعی را در بر می‌گیرید و سرفصل‌هایی نظیر زندگی‌نامه، تاریخ، جغرافی، ادبیات، فلسفه، دین، علوم و هنر دارد. نکتهٔ جالب‌توجه اینکه، این دانش‌نامه با آنکه حتی دربارهٔ شخصیت‌های خیالی رمان‌های چارلز دیکنز هم مطالبی دارد، اما دربارهٔ «میوه‌ها» مدخلی ندارد.
با حسود تو نیزۀ سر تیز بهمه مدخلی تن اندر داد
در زندگی روزمره اغلب ما باور داریم که چیزهای اطراف ما می‌توانند یا می‌توانستند متفاوت باشند. برای نمونه اگر جهان واقع را یک جهان ممکن بگیریم، جهان ممکن دیگر می‌تواند مانند همین جهان باشد ولی در آن شما به جای این صفحه در حال مطالعه مدخلی دیگر هستید. جهان می‌تواند به بی‌نهایت شکل متفاوت از چیزی باشد که هست. جهان واقع یکی از بی‌نهایت جهان‌های ممکن است. هر دو جهان ممکن در چیزی با یکدیگر در تناقضند و هر جهان ممکن با تمام جهان‌های ممکن دیگر به نحوی متفاوت است.
به باور گرین عمل اخلاقی را بایستی در اراده آزاد و نیک که صرفاً متعلق به خیر همگانی و سعادت عمومی است جستجو نمود. وی در این باره در کتاب مدخلی بر فلسفه بیان می‌دارد: «انسان خود را از رهگذر نهادها و آداب و رسوم رشد می‌دهد. نهادها و آداب و رسومی که رفاه همگانی را به رفاه فردی گره می‌زند». وی در باب انگیزش انسان به خیر و نوعدوستی اذعان می‌نماید که: «از غرایز اصیل حیوانی او ریشه گرفته و از رهگذر حضور در ضمیر خودآگاه، علایقی از نوع علاقه فرد به فرد را در انسان‌ها بر می‌انگیزاند». بنابراین در رویکرد گرین خیرخواهی و دیگرخواهی از نشانه‌ها و شاخص‌های اعمال نیک و خوب می‌باشد. البته بودن در اجتماع و زندگی اجتماعی از پیش فرض‌های ضروری تحقق اخلاق در زندگی است.
واژه ایران در مقالات دانشنامه بریتانیکا که تا پیش از سال ۱۹۳۵ میلادی نگارش شده‌اند نیز دیده می‌شود. در ویرایش مربوط به سال ۱۷۶۵ میلادی آنسیکلوپدی تحت نظر دیدرو و دالامبر، مدخلی به نام ایران وجود دارد که دربارهٔ آن اینگونه نوشته‌اند: