مدح سرایی. [ م َ س َ ] ( حامص مرکب ) مدح سرائی. مدیحه گوئی. عمل مدح سرای. رجوع به مدح سرای شود : نکنم مدح سرایی به دروغ که زبان صدق سرای است مرا.خاقانی.
معنی کلمه مدح سرایی در فرهنگ فارسی
مدیحه گوئی
جملاتی از کاربرد کلمه مدح سرایی
ای شه عادل ، چو بنده مدح سرایی خوار چرا شد، بعهد چون تو خداوند ؟
ورچه به خون ریزیم دار زند آسمان مدح سرایی کنم در ته زندان او
پادشاها منم آن مدح سرایی که نیافت مثل من باغ سخن طوطی شکر گفتار
ای سروری که مدح سرایی برای تو کرده به آیه آیه قرآن خدای تو