مخدود

معنی کلمه مخدود در لغت نامه دهخدا

مخدود. [ م َ ] ( ع ص ) شتر که بر رخساره وی داغ باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه مخدود

بیشتر سنگ‌های راین در ابتدا رسوب بوده‌اند و عمدتاً در دورهٔ دوونین و کربنیفر در حوضهٔ آبریز هرسینینی راین ته‌نشین شده‌اند. در برخی نقاط آردنس سنگ‌های کهن‌تری مربوط به دوره‌های کامبرین تا سیلورین دیده می‌شود. در شرق توده‌کوه برخی رخنمون‌های مخدود از سنگ‌های اردویسین و سیلورین پایین وجود دارد. سنگ‌های اردویسینی در بخشی از جنوب تاونوس هم بیرون زده‌اند.