مختلی

معنی کلمه مختلی در لغت نامه دهخدا

مختلی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) درونده و برکننده گیاه و بُرنده. ( آنندراج ) ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). دروکننده و برکننده گیاه. ج ، مختلون. || شمشیر برنده. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) شیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). شیر بیشه. ( ناظم الاطباء ) ( از محیط المحیط ). و رجوع به اختلاء شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مختلی

روش های مختلی برای تقسیم سبکهای درمانی وجود دارد ، یکی از این روشها تقسیم بندی بر حسب تنوع در حوزه درمان می باشد. در این مدل روشهای درمانی را به سه گروه مختلف تقسیم می کنند. درمان های تک روشی که فقط با یک روش اقدام به درمان می نایند. روش هایی مانند دعا درمانی و تدهین در مسیحیت در ین گروه قرار می گیرند. دسته دوم درمان های تعادل محور است غالب درمانهای سنتی در این گروه قرار می گیرند. در گروه سوم درمان های تخصصی است