مختار حق

معنی کلمه مختار حق در لغت نامه دهخدا

مختار حق. [ م ُ رِ ح َق ق ] ( اِخ ) کنایه از حضرت رسالت صلوات اﷲ علیه و آله است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) :
هم پدری ها نمود در حق مختار حق
کرده مختار بین در حق فرزند عم.خاقانی.

جملاتی از کاربرد کلمه مختار حق

عم پدری‌ها نمود در حق مختار حق کردهٔ مختار بین در حق فرزند عم