محول کردن. [ م ُ ح َوْ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گذاشتن. واگذاشتن. فکندن. واگذار کردن. بازگذاشتن. - محول کردن به... ؛ گذاشتن به... واگذاشتن به... گذاشتن کاری به کسی. واگذاشتن کاری به کسی.
معنی کلمه محول کردن در فرهنگ فارسی
وا گذاشتن
معنی کلمه محول کردن در ویکی واژه
assegnare
جملاتی از کاربرد کلمه محول کردن
مدیریت کارکنان دانش ممکن است کار پیچیدهای باشد. دانشورزان اغلب از اتوماسیون (خودکارسازی پروسهها به کمک کامپیوتر) دوست دارند و از اینکه «مدیریت» شوند، خوششان نمیآید. مدیران، خود اغلب کارکنان اطلاعات هستند یا در گذشته بودهاند. پروژهها نیز باید پیش از محول کردن و واگذاری پروژه، به دقت بررسی شوند چرا که هدف و علایق کارکنان دانش، برروی کیفیت انجام شدن پروژه تأثیر زیادی دارد. باید با کارکنان دانش به عنوان افراد مستقل رفتار شود.
پس از وقوع انقلاب، تصمیم فرماندهان ارتش بر حفظ این یگان و محول کردن مأموریتهای خاص و ویژه به آن بود، بنابراین در درگیریهای خوزستان، سیستان و بلوچستان و کردستان که در اوایل انقلاب ایران بسیار شایع بود، بهطور فراگیر از این نیروها استفاده شد. پس از افشای طرح کودتای نوژه که بر طبق اعترافات عاملان آن قرار بود تعداد قابل توجهی از نیروهای این تیپ نیز در تهران وارد عمل شده و کنترل نقاط حساس را در اختیار بگیرند، حسن روحانی، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی، در جلسه مورخ ۲۳ تیر ۱۳۵۹ درخواست انحلال این یگان را مطرح میکند که این امر با مخالفت مصطفی چمران، وزیر دفاع وقت مواجه شد.