محنت نصیب
معنی کلمه محنت نصیب در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه محنت نصیب
بگو که هاتف محنت نصیب غمزده تا کی شبان تیره نشیند در آرزوی صباحی
مو آن آزردهٔ بی خانمانم مو آن محنت نصیب سخت جانم
گردون سر محمد یحیی به باد داد محنت نصیب سنجر مالک رقاب شد
مو آن دلدادهٔ بی خانمانم مو آن محنت نصیب سخت جانم
چو بی محنت نصیب کس شود گنج چرا بیهوده باید بردنش رنج
تمام مردی گشتم چو بر گرفتم من ز روز دولت و محنت نصیب خویش تمام