محمود افغان
معنی کلمه محمود افغان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه محمود افغان در دانشنامه آزاد فارسی
پسر میرویس افغان، رئیس طایفۀ غلجایی و پادشاه افغانی ایران . یک سال پس از مرگ پدرش، عموی خود عبدالعزیز را که جانشین میرویس شده بود، به قتل رسانید و پس از پیروزی بر اسدالله خان ابدالی و قتل او، از دربار صفویه، لقب حسینعلی خان گرفت و با استفاده از ضعف دولت صفوی ، کرمان را تصرف کرد و عازم تصرف اصفهان شد و در ۱۱۳۴ق پس از جنگ گلناباد اصفهان را محاصره کرد. شاه سلطان حسین سرانجام در ۱۲ محرم ۱۱۳۵ق در فرح آباد به نزد محمود آمد و تاج سلطنت را به او داد و وی در ۱۶ محرم وارد اصفهان شد و شاه سلطان حسین را به زندان انداخت و ارامنه را وادار به تسلیم کرد. او ۳۱ تن از بزرگان و شاهزادگان صفوی، به استثنای شاه سلطان حسین و محمدقلی خان شاملو، وزیر اعظم وی ، را قتل عام کرد. محمود با ظلم و تعدی و شقاوت فراوان حکومت کرد و با آن که توانست فارس را نیز مسخر سازد ولی در بعضی مناطق مثل بهبهان و کهگیلویه شکست خورد. ظلم فراوان او افغان ها را به شدت بر وی شوراند. از این رو پسر عموی او، اشرف افغان را از قندهار به اصفهان دعوت کرده و به ولیعهدی برگزیدند. سپس سر محمود را بریده و نزد اشرف فرستادند (۱۱۳۷ق).
جملاتی از کاربرد کلمه محمود افغان
یورش محمود افغان به کرمان مجموعهای از تاخت و تازها از جنوب خاوری ایران به مقصد کرمان است که نهایتاً زمینهساز پیشروی این جنگجویان به سوی پایتخت شد. در این یورشها ۳ گروه عمدهٔ افغانها، بلوچها و زرتشتیها زیر رهبری محمود هوتکی به سوی نقاط مرکزی ایران تاختند و نارضایتیهای عمدتاً مذهبی خود را به این صورت ابراز کردند.
سرنگونی امپراتوری و دودمان صفویه که پادشاهان آن ۲۲۱ سال (از ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ میلادی) بر پهنه ایرانزمین حکم راندند، ناشی از اوضاع نابسامان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اواخر دوران این سلسله به ویژه زمان حکمرانی شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه این امپراتوری بود. حکومت صفویان که شاه اسماعیل اول آن را با پیروزی در جنگهای متعدد، در تبریز آغاز کرد، در اصفهان با اسارت شاه سلطان حسین و با بخشش تاجش به محمود افغان به پایان رسید.
همه این عوامل باعث شد شورشیان جسورانهتر به نافرمانی بپردازند و در سال ۱۷۲۱ میلادی محمود افغان کرمان را محاصره کرد و از آنجا عازم اصفهان پایتخت صفویه شد و در نبرد گلونآباد سپاه صفویه را شکست داد، شاه سلطان حسین در اصفهان ماند و افغانها به محاصره اصفهان پرداختند. او تهماسب دوم شاهزاده را برای جمعآوری قوا به کاشان و قزوین فرستاد ولی تهماسب به جای این کار به خوشگذرانیها و بیبند و باری مشغول شد. سلطان حسین به ایجاد مناسبات دوستانه با دیگر کشورها اهمیت میداد، اما ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن همسایههای ایران، از جمله امپراتوری عثمانی و روسیه، باعث مداخله و حمله آنها به ایران شد.
هنگامی که شاه سلطان حسین تسلیم محمود افغان شد شاهزادگان در عمارت دمورقاپی بودند و مطلقاً گزارش نشد که شاهزادهای از اصفهان گریخته باشد، تمامی شاهزادگان ذکور در اصفهان به قتل رسیدند و شاه تهماسب دوم تنها مدعی حقیقی سلطنت صفویه بود.
در نخستین حمله محمود افغان به ایران در سال ۱۱۳۴ هجری قمری، کرمان عرصه تاخت و تاز او قرار گرفت.
لطفعلی خان داغستانی، صدر اعظم فرمانده سپاه و والی فارس، با بخشی از افراد نخبه و برگزیده سپاه خود برای راندن افغانها به اردوگاه آنان یورش برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سواره نظام او، مهاجمان را تا قندهار تعقیب کردند. محمود افغان در پایان این اولین هجوم شکست خورده و به قندهار برگشت.
دامنه فعلی از اواخر دوره صفویه و اوایل دوره قاجار شکل گرفته و در دورههای مختلف مورد هجوم قرار گرفتهاست به صورتی که محمود افغان نیز به این سرزمین حمله و خساراتی را به آن وارد کردهاست.
از مهمترین رویدادهای تاریخی مستند شهر بِن که توسط تاریخ نگارانی همچون لارنس لاکهارت، کروسینسکی و پطروشفسکی ذکر شدهاست، میتوان به مقاومت مردم بِن در حوادث مربوط به اشغال ایران توسط افغانها اشاره کرد که برخی آثار آن همچون کتیبه و قلعه محمود افغان و قناتهای ویران شده در اطراف شهر به جای ماندهاست.
شاه تهماسب دوم پس از اشغال اصفهان بدست محمود افغان و کشته شدن شاه سلطان حسین برای مدتی، از ترس جان به تفرج گاه بهاری خود که در جنگلهای تپورستان آن زمان (مازندران کنونی) ساخته بود فرار کرد، پس از شکست افغانها به دست نادرشاه افشار، شاه تهماسب دوم تپورستان را ترک کرد و به مرکز حکومت خود بازگشت ولی نام وی از همان زمان تا کنون بر روی آن جنگلها باقیمانده به گونهای که اکنون این جنگل را شالتماس (به معنی شاه تهماسب) مینامند. در حال حاضر آثار چندانی از آن تفرج گاه به جا نمانده ولی در سالهای اخیر اشیاء قدیمی بسیار زیادی از دل این جنگل بیرون کشیده شدهاست.
در سال ۱۱۲۰ هجری قمری (۱۷۰۸ میلادی) پشتونهای غلزایی سلطهٔ ایران بر قندهار را برانداختند؛ در هرات نیز پشتونهای ابدالی همین کار را کردند. با گذشت چند سال این قبایل چنان قدرتمند گشتند که محمود افغان مشهور به شاه محمود هوتکی بر بخشهای وسیعی از ایران برای مدتی حکم میراند. اما از آنجایی که او قلمرو خویش را بیش از حد توانش بسط و توسعه داده بود، حکومتش چندان نپایید و بزودی توسط نادرشاه برچیدهشد.