محمد دیباج

معنی کلمه محمد دیباج در لغت نامه دهخدا

محمد دیباج. [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] ( اِخ ) فرزند سوم امام جعفر صادق علیه السلام که به ظاهر جرجان مجاور قبرداعی مدفون است. رجوع به غزالی نامه ، حاشیه ص 26 و تاریخ قم ص 223 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه محمد دیباج

همچنین گفته می‌شود که به دنبال مرگ فاطمه، همسر اول امام صادق، که دو پسر به نامهای اسماعیل بن جعفر (امام ششم فرقهٔ اسماعیلی) و عبدالله افطح برایش به دنیا آورده بود، امام صادق برده‌ای به نام حمیده خاتون خریداری کرده، او را آزاد کرد و به مانند یک عالم دینی او را تربیت کرده سپس با او ازدواج کرد. حمیده برایش دو پسر به نامهای موسی کاظم (امام هفتم شیعیان دوازده امامی) و محمد دیباج که فرزندان او در اهواز هستند و قبیله های عچرش و دغاغله و آ لبوزهر و.... به دنیا آورد. حمیده مورد احترام شیعیان مخصوصاً زنانی است که او را به خاطر درایت و دانایی اش می ستایند. امام جعفر صادق عادت داشت تا زنان را به حضورش فرستاده تا عقاید اسلامی را از او یاد بگیرند.
نام فرقه‌ای است که از پیروان یحیی بن ابی شمیط هستند که به امامت محمد دیباج معتقدند.این گروه که فرقه اسلامی منشعب از شیعیان هستند، بر این باورند که پس از امامت جعفر صادق، فرزندش محمد امامت را عهده‌دار است. پس از محمد بن جعفر ملقب به دیباج نیز امامت در نسل وی باقی بوده‌است و یکی از فرزندان وی همان قائم آل محمد است. این طایفه پس از مرگ جعفر صادق و در سال ۱۴۸ ه‍. ق، تأسیس شده‌است.
نام جدید این شهر از امامزاده‌ای به همین نام در این مکان اقتباس شده‌است. مقبره منسوب به محمد پسر جعفر صادق امام ششم شیعیان دوازده امامی که ملقب به امامزاده محمد دیباج است در محله قلعه در جنوب غربی شهر واقع شده‌است.