محر

معنی کلمه محر در لغت نامه دهخدا

محر. [ م ُ ح ِرر ] ( ع ص ) خداوند شتران تشنه. ( از منتهی الارب ). آنک شتران او حرار گشتند یعنی تشنه شدند. ( از اقرب الموارد ). || روز گرم. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه محر در فرهنگ فارسی

خداوند شتران تشنه

جملاتی از کاربرد کلمه محر

همچو (صامت) روز محر از وصالم کامیابی