محتالی

معنی کلمه محتالی در لغت نامه دهخدا

محتالی. [ م ُ ] ( حامص ) حیله گری. مکاری. گربزی :
بانگ درویشان و محتاجان نیوش
تا نگیرد بانگ محتالیت گوش.مولوی.

جملاتی از کاربرد کلمه محتالی

چند ازین در نفاق و محتالی چشمها درد و لاف کحّالی
ایزد که بنای دولتت عالی کرد نگذاشت که خصم با تو محتالی کرد
شب صد چشم چیست محتالی روز یک چشم چیست دجّالی