محاسبی

معنی کلمه محاسبی در لغت نامه دهخدا

محاسبی. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) حارث بن اسد از متصوفه است. رجوع به حارث بن اسد و نیز انساب سمعانی و خاندان نوبختی عباس اقباس اقبال ص 119 و کلام شبلی ص 27 و غزالی نامه ص 107 شود.

معنی کلمه محاسبی در فرهنگ فارسی

حارث بن اسد از متصوفه

جملاتی از کاربرد کلمه محاسبی

حارث محاسبی را پرسیدند که متوکّل را طمع بود گفت بود. از آنجا که طمع است خاطرها گذرد ولیکن زیان ندارد و قوّت کند ویرا بافکندن طمع، بنومید شدن از آنچه در دست مردمان است.
جنید خواهرزاده، مرید و شاگرد سری سقطی و هم شاگرد حارث محاسبی در سیر و سلوک و شاگرد ابو ثور ابراهیم بن خالد یا سفیان ثوری در فقه بوده‌است. وی به سال ۲۹۷ یا ۲۹۸ق در ۹۱ سالگی در بغداد درگذشت و در مقبره شونیزیه دفن شد.
جُنَیْد حکایت کند از حارث محاسبی که گفت سه چیز نیابند با سه چیز، روی نیکو با صیانت و سخن نیکو با امانت، و دوستی کردن با وفا.
بوعبداللّه خفیف ٭ گوید: کی پس روی کنید به پنج تن از مشایخ حارث محاسبی و جنید و رویم و عمر و عثمان مکی وبوالعباس عطا٭ که ایشان را بهم بود «علم و حقایق، یعنی: امام بودند در شریعت و در حقیقت، که هر دو ایشان را بهم بود»
دیگری گفت: اخلاص در عمل آن است که آدمی پاداش کار خویش در هیچ یک از دو جهان نخواهد. محاسبی گفت: اخلاص یعنی خارج ساختن بندگان از معامله با خداوند.
خداگواست که چیزی به خویش نسپارد محاسبی که تواند زخود حساب گرفت
و گویند حارث محاسبی چهل سال روز و شب پشت به دیوار باز ننهاد و جز به دو زانو ننشست. از وی پرسیدند که: «خود را رنجه چرا می‌داری؟» گفت: «شرم دارم که اندر مشاهدت حق جز بنده وار بنشینم.»
خدیو عرصهٔ دیوان پیشگاه دوم محاسبی سره دیدم غنی به عقل و ذکا
و حارث محاسبی گوید هر که باطن خویش درست کند بمراقبت و اخلاص خدای عزّوجلّ ظاهر او را آراسته گرداند بمجاهده و اتّباع سنّت.
ابوعبدالله حارث ابن اسد محاسبی بصری (۲۴۳–۱۶۵ ه‍. ق) حدود سال ۱۶۵ هجری قمری در بصره به دنیا آمد و در سال ۲۴۳ هجری در بغداد از دنیا رفت. او را یکی از بزرگترین مشایخ تصوف قرن سوم نامیده‌اند. وی غالب عمر خود را در بغداد گذراند. علاوه بر عرفان اسلامی در فقه، حدیث و کلام نیز سررشته داشت. حارث بیشتر اوقات خود را به تدریس، عبادت، و وعظ و تألیف گذراند. اگرچه از اهل سنت بود اما در آثارش به احادیث گوناگونی از امامان اهل بیت شیعیان اشاره کرده‌است. از جمله اولین حدیثی که در کتاب الرعایه استفاده کرده‌است نقل از محمد بن علی الباقر امام پنجم شیعیان است.
و از ایشان بود ابوالعبّاس احمدبن محمّدِمسروق از طوس بود و ببغداد نشستی صحبت حارث محاسبی کرده بود. و آنِ سَریّ سَقَطی، وفاة او در بغداد بود اندر سنۀ تسع و تسعین و مأتین.
حارث محاسبی گوید که محبَّت میل بود بهمگی، بچیزی پس او را ایثار کردن بر خویشتن بتن و جان و مال و موافقت کردن پنهان و آشکارا پس بدانستن که از تو همه تقصیر است.
مرحلهٔ کمال (قرن سوم تا نیمه‌های قرن چهارم) با حضور مشایخ بسیار بزرگی در مصر، شام و خراسان و به‌خصوص بغداد مانند: ذوالنون مصری، جنید بغدادی، ابو سعید خراز، ابن عطا آدمی، سهل تستری، حکیم ترمذی و حارث محاسبی به تبیین تصوف و عرفان پرداختند.
مرحله کمال (قرن سوم تا نیمه‌های قرن چهارم) با حضور مشایخ بسیار بزرگی در مصر، شام و خراسان و بخصوص بغداد مانند: ذوالنون مصری، جنید بغدادی، ابو سعید خراز، ابن عطا آدمی، سهل تستری، حکیم ترمذی، و حارث محاسبی به تبیین تصوف و عرفان پرداختند.
بنیان‌گذاران مکتب بغداد در اصل دو نفر بودند: سری سقطی و محاسبی. سرّی اصلش ایرانی بود و محاسبی عرب بود. سرّی نمانیده جناح ترقی‌خواه و پیرو توحید بود، در حالی که محاسبی نماینده جناح محافظه‌کار بود و به مسائل اخلاقی و آداب و رسوم مذهبی بیشتر توجه داشت.