مجزی

معنی کلمه مجزی در لغت نامه دهخدا

مجزی. [ م َ زی ی ] ( ع ص ) جزاداده شده. پاداش داده شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : الناس مجزیون باعمالهم. ( امثال و حکم ج 1 ص 276 ).
مجزی. [ م ُ زا / م َ زا ] ( ع مص ) بی نیاز کردن از چیزی یا کسی ،مجزاة [ م ُ / م َ ]، لغتی است در همزه. ( از منتهی الارب ). و رجوع به مجزء [ م ُ زَ ءْ / م َ زَ ءْ ] شود.
مجزی ٔ. [ م ُ زِءْ ] ( ع ص ) مردی که کافی باشد در هر چه بر وی حکم کنند. || طعام کافی و بسنده. ( ناظم الاطباء ).کافی. بسنده. مشبع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه مجزی در فرهنگ فارسی

بی نیاز کردن از چیزی

جملاتی از کاربرد کلمه مجزی

کل ساختمان سوربن به عنوان دارایی مشترک سیزده دانشگاه تقسیم شده از دانشگاه پاریس تلقی می‌گردد و قسمت‌های مهم آن توسط هیچ‌کدام از دانشگاه‌ها به‌طور مستقل اداره نمی‌شود و به‌طور مشترک توسط همه مورد استفاده قرار می‌گیرد، خصوصاً کلیسا و آمفی تئاتر سوربن. اما بعضی از قسمت‌های وابسته توسط یکی از دانشگاه‌های مجزی شده اداره می‌شوند (هرچند که مالکیت آن متعلق به همهٔ دانشگاه‌ها می‌باشد). برای مثال کتابخانه سوربن، کتابخانهٔ مشترک دانشگاه‌های «پانتئون - سوربن»، «سوربن- نوول»، «دانشگاه سوربن»، «پاریس - دکارت» و «پاریس - دیدرویت» شناخته می‌شود، اما تحت مدیرت و نظارت دانشگاه «پانتئون - سوربن» است.
به جز ولای تو صوم و زکات مجزی نیست به غیر مهر تو نبود نماز و ححج منظور
هرگاه واژه رکن بدون پسوند به کار رود، مقصود از آن رکنی است که حجر الاسود در آن است. مسیر طواف، از رکن حجر الاسود آغاز شده، سپس به رکن عراقی می‌رسد و پس از آن به رکن شامی و سپس به رکن یمانی و آنگاه باز به رکن حجر الاسود می‌رسد و همین‌جا یک شوط پایان می‌یابد. برای مطاف حدی وجود ندارد و تا هر جای مسجد الحرام که طواف در آن طواف کعبه صدق کند، طواف مجزی است، ولی مستحب است که اگر اضطرار و ازدحام نباشد در میان کعبه و مقام ابراهیم انجام شود.
زبان فارسی در میان دیگر زبان‌ها بیشترین تأثیر را بر تمامی گویش‌های عربی بحرین دارد. حدس زده می‌شود که تفاوت میان بحرانی و دیگر گویش‌ها ریشه تاریخی داشته‌باشد. تفاوت اساسی میان گویش بحرانی و گویش‌های غیر بحرانی در ساختارهای دستوری و تلفظ خاص مشهود است. اما بیشتر واژگان میان گویش‌ها مشترک است یا به طور مجزی بحرانی است که از یک تاریخ نوین مشترک ناشی شده. همچنین بسیاری از واژگان بحرانی از انگلیسی و هندی به عاریه گرفته شده.