مجدالملک
معنی کلمه مجدالملک در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مجدالملک
رای مجدالملک در ترتیب ملک ژاژ چون تذکیر قاضی ناصحست
امانالله میرزا مجدالملک از سیاستمداران تهرانی بود، که در دوره نخست بعنوان نماینده تهران در مجلس شورای ملی حضور داشت.
نه عجب خواست ز جیحون غزل ار مجدالملک که خداوند سخن خامهٔ مشکین من است
اجل مُشّید دولت ستوده مجدالملک بشیر خلق زمان و مشیر شاه زمین
او فرزند محسن امینالدوله (داماد مظفرالدین شاه و مالک معروف) نوهٔ علی امینالدوله (صدراعظم مظفرالدین شاه) و نتیجهٔ میرزا محمد خان مجدالملک سینکی (وزیر و منشی عصر ناصری) بود. مادرش اشرف الملوک فخرالدوله دختر مظفرالدین شاه قاجار زنی بادرایت و نیکوکار بود.
پدرش میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه پسر محمد قوامالدوله آشتیانی و مادرش طاووس خانم دختر مجدالملک سینکی بود. علوم ادبی را از میرزا احمد گلپایگانی و فلسفه را نزد میرزا هاشم رشتی اشکوری و میرزا ابوالحسن جلوه آموخت. او در سفرهایی که به خارج رفت فرانسوی را به خوبی و همچنین انگلیسی را فراگرفت.
امیرحسین پرتواعظم فرزند علی پرتو اعظم ، به سال ١٢٩٩ در تهران متولد شد.در کودکی مادرش معصومه مجدالملک دختر میرزا تقیخان مجدالملک را از دست داد. پرتواعظم پس از اتمام تحصیلات ابتدائى و متوسطه در ایران براى ادامه تحصیل عازم اروپا شد و در دانشگاه پاریس پذیرفته شد. وی پس از برگشت به ایران در دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول به کار شد و مدتی معاون دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بود. امیرحسین پرتواعظم در جوانی با هما معتمدی دختر دکتر علی معتمدی ازدواج کرد.
فنون لطف خداوند صدر مجدالملک نداده هیچ بهایی غلام کرد مرا