مجدالدوله
معنی کلمه مجدالدوله در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مجدالدوله
سلطان محمود با حمله به هند، غنایم فراوانی از آن سرزمین وارد ایران کرد. او فتوحات خود را به غرب و شمال ایران گسترش داد و در سال ۱۰۲۹ به ری لشکر کشید، حاکم آن یعنی مجدالدوله رستم دیلمی را خلع کرد و حملات خود را به شمالغربی ایران ادامه داد، بنابراین سلطان محمود قدرتمندترین و گستردهترین امپراتوری شناخته شده در جهان اسلام از زمان تأسیس خلافت عباسی را تشکیل داد.
ملکه توران (قمرالملوک امیرسلیمانی)، همسر سوم رضاشاه، دختر عیسیخان مجدالسلطنه امیرسلیمانی و نوه مهدیقلیخان مجدالدوله از رجال دربار قاجار بود؛ او در سال ۱۳۰۱ در ۱۹ سالگی همسر رضاخان شد و در سال ۱۳۰۲ بر اثر ناسازگاری از رضاشاه جدا شد. براساس روایتهای تاریخی، پس از ازدواج «برای اینکه همسران شاه از هم دور باشند و حسادتهای زنانه باعث بروز مشکلات ویژهای برایشان نشود، خانه جدیدی در حوالی چهارراه پهلوی برای توران احداث شدهاست»؛ بنابراین به احتمال قوی، تاریخ احداث بنا پس از این سالهاست.
ضمنا ایل لُر زبان دشمن زیاری مستقر در کهگیلویه و بویر احمد ، فارس ،بوشهر نیز همان آل کاکویه (شاخه ای از باوندیان) میباشند که بعد از آل زیار به قدرت رسیدند و در ارتباط با آل بویه بودند(دشمنزیار دیلمی دایی مجدالدوله و از طرف پادشاه آل بویه حاکم اصفهان بود) و به دلیل دشمنی با آل زیار (زیاریان)لقب دشمن زیاری داشت .
مظفرالدوله داماد عبدالله میرزا و پدرزن میرزا ابوطالب زنجانی بود. از او سه پسر به نامهای آقاخان (مظفرالدوله)، پاشاخان (مظفرالسلطنه) و رضاقلیخان (فخیمالدوله) باقی ماند. عاصمالسلطنه، یکی از پسران آقاخان مظفرالدوله، مدتی به فرمانداری زنجان رسید. پاشاخان یکی از دختران امیراصلان خان مجدالدوله دایی ناصرالدینشاه را به همسری گرفت و رضاقلیخان از ازدواج با جمیله خانم دختر ذوالفقار خان اسعدالدوله صاحب دختری به نام قمرتاجخانم حجابالسلطنه شد که با اسعدالدوله ذوالفقاری ازدواج کرد.
بعضی از منابع، رستمبن مرزبان را، دایی سیده خاتون (شیرین باوند)، مادر مجدالدوله دیلمی خواندهاند و منابع دیگری او را دایی مجدالدوله (برادر شیرین باوند) ذکر کردهاند. رستم دشمنزیار از سوی مجدالدوله دیلمی در شهریارکوه طبرستان حکومت میکرد.
در سال ۱۳۰۱ رضاشاه که هنوز به پادشاهی نرسیده و نخستوزیر بود، با یکی از شاهزادگان قاجار به نام توران امیرسلیمانی که نوهٔ مهدیقلیخان مجدالدوله (پسر دایی ناصرالدینشاه قاجار) بود ازدواج کرد. اما این ازدواج دوامی نیاورد و پس از یک سال و پیش از پادشاهی رضاشاه به جدایی انجامید. حاصل ازدواج سلیمانی با رضاشاه یک پسر بود:
مجدالدوله در زمان ظهور باب حاکم زنجان بود. در زمان حکومت او جنبش بابیان در زنجان توسط ملا محمدعلی زنجانی آغاز شد. مجدالدوله گرچه با ملامحمدعلی نرمی نشان میداد ولی در نهان دشمنی شدیدی با او داشت. از طرفی از تهران دستور میرسید که مجدالدوله باید ملامحمدعلی را دستگیر کرده و به پایتخت روانه کند، اما به سبب نفوذ فراوان او، مجدالدوله جرات این کار را نمییافت. به تدریج درگیری میان مسلمانان و بابیان زنجان شدت گرفت و سرانجام به قیامی منجر شد که در تاریخ به شورش بابیان زنجان معروف شدهاست. امیرکبیر برای فرونشاندن این قیام محمدخان بیگلربیگی و امیرنظام گروسی را به فرماندهی چند فوج پیاده و سواره به آن شهر فرستاد و نهایتاً به قضایای زنجان خاتمه داده شد.