مجاوز. [ م ُ وِ ] ( ع ص ) گذرنده از جایی. ( آنندراج ) ( ازاقرب الموارد ). گذرنده از جایی و پس افکننده آن را به رفتن از وی. ( از منتهی الارب ). || تجاوز کننده و درگذرنده از حد. ( ناظم الاطباء ). - مجاوزالحد ؛ بی اعتدال و از حد بیرون. ( ناظم الاطباء ). || عفوکننده گناه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). || متعدی را گویند. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
معنی کلمه مجاوز در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گذرنده از جایی . ۲ - پیش افتنده از کسی و گذرنده از وی .
جملاتی از کاربرد کلمه مجاوز
دیدند چون نتیجه هستی ز نیستی بهر بقا مجاوز ملک بقا شدند