مجازه

معنی کلمه مجازه در لغت نامه دهخدا

( مجازة ) مجازة. [ م َ زَ ] ( ع اِ ) راه در شوره زار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || جای بسیارجوز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جای پر از درخت گردکان. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || راه. مجاز. ( از اقرب الموارد ).
- مجازة النهر ؛ پل. ( از اقرب الموارد ).
مجازة. [ م َ زَ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). وادی و قریه ای است از یمامه. ( از معجم البلدان ). و رجوع به معجم البلدان شود.
مجازة. [ م َ زَ ] ( اِخ ) اول رمل الدهناء است. ( منتهی الارب ). جایی است بین ذات العسره و سمیسه برراه بصره در اول رمل الدهناء. ( از معجم البلدان ).

جملاتی از کاربرد کلمه مجازه

در روزهای اولیه از حمل و نقل هوایی، هواپیماها به منظور یک حمل و نقل هوایی به یک خلبان جهت پرواز ایمن نیاز داشتند. محدوده زمانی پرواز گاهی اوقات افزایش میابد و این خود باعث خستگی جدی می‌گردد. خلبان اتوماتیک طراحی شده‌است برای انجام برخی از وظایف خلبان. اولین خلبان اتوماتیک هواپیما توسط شرکت اسپری در سال ۱۹۱۲ توسعه داده شد. خلبان اتوماتیک به یک شاخص عنوان ژیروسکوپی و شاخص اپراتور هیدرولیکی و سکان متصل بود. ایلرونز به بال دوسطحی برای تولید پایداری ثبات رول متصل ولازم نبود. این مجازه که هواپیما بر روی یک سطح پرواز کند و از حجم کار خلبان کاسته بشود. همه هواپیمای مسافربری پروازی امروزی یک سیستم خلبان اتوماتیک دارا می‌باشند.