مجازات کردن
جملاتی از کاربرد کلمه مجازات کردن
فلتون یکی از چهرههای اصلی در فمینیسم موج اول آمریکا و طرفدار حقوق زنان، همچنین یک برتریطلب سفیدپوست و از آخرین بردهدارانی بود که در سنا خدمت کرد. او به بهانه محافظت از خلوص جنسی زنان اروپایی-آمریکایی به شدت مدافع لینچ کردن آمریکایی های آفریقایی تبار بود (لینچ به معنی کشتن یا مجازات کردن فردی توسط گروهی از افراد به صورت خودسرانه و بدون محاکمه قانونی است). اغلب آمریکایی های آفریقایی تبار که او معرفی می کرد به دروغ متهم به تجاوز جنسی می شدند.
قطر مجازات اعدام را عمدتاً برای مجازات کردن جاسوسی، یا تهدیدات دیگر علیه امنیت ملی حفظ میکند. ارتداد نیز یک جرم بزرگ محسوب میشود، اما هیچ مورد مجازات اعدام برای این اتهام ثبت نشدهاست.
یکی از موارد اهمیت این دادرسیها تثبیت این اصل بود که «جنایت علیه قوانین بینالمللی، بهوسیله اشخاص حقیقی انجام میشود، نه اشخاص حقوقی، و تنها راه جبران نقض قوانین بینالمللی، مجازات کردن این اشخاص است.» در پی ایجاد دادگاه نظامی بینالملی، دادرسی افسران کماهمیتتر نازی و پزشکان نازی که بر روی زندانیان اردوگاهها آزمایشهای پزشکی انجام میدادند انجام شد. دادگاه نورنبرگ الگویی شد برای دادگاه نظامی بینالمللی خاوردور که مسوولان ژاپنی را برای جنایت علیه صلح و انسانیت دادرسی کرد. این دادگاه همچنین در دادرسی آدولف آیشمن، و بعدها در دادگاه لاهه در پروندهٔ جنایتهای جنگ بالکان در آغاز دهه ۱۹۹۰، و در دادرسی مسوولان نسلکشی رواندا در آروشا الگو قرارگرفت.
تنبیه بدنی یا کتک(کتک، وسیله چوبی باتومی شکل با کف تخت بود که برای شستشوی لباس در ایران قدیم استفاده میشد و با ضربه زدن به لباس خیس، آن راتمیز میکرد) عبارت است از وارد کردن درد بر شخص برای تغییر دادن رفتار های بد او یا مجازات کردن او. تنبیه بدنی گونهای از خشونت است.