مثلات

معنی کلمه مثلات در لغت نامه دهخدا

مثلات. [ م َ ث ُ ] ( ع اِ ) ج ِ مَثُلَة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مثلة شود.
مثلات. [ م َ ث َ ] ( از ع ، اِ ) مثلها و ضرب المثلها. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مَثَل شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مثلات

پس عیسی از خدای درخواست تا ایشان را هلاک کند، بعد از سه روز هلاک گشتند، و کس جیفه ایشان باز ندید. این آن مثلات است که رب العزة امت محمد (ص) را بدان می‌ترساند، میگوید: وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ.