مثقالی

معنی کلمه مثقالی در لغت نامه دهخدا

مثقالی. [ م ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به مثقال. رجوع به مثقال شود. || ( اِ ) قسمی انگور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نوعی از انگور که هر دانه اش کم و بیش یک مثقال باشد :
بگو بسحاق وصف خوشه انگور مثقالی
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را.بسحاق اطعمه. || پارچه ای از پنبه که متقال نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). || قسمی پارچه بسیار خفیف و نفیس نازک. ( از فرهنگ لغات دیوان البسه ) :
رخت ابیاری و مثقالی و تابستانی
ساده در زیر و خط آورده به بالا پندار.نظام قاری ( دیوان البسه ص 14 ).به جیب جامه مثقالی سفید خطی است
نوشته از ره مفتون که البیاض صحیح.نظامی قاری ( دیوان البسه ص 54 ).

معنی کلمه مثقالی در فرهنگ فارسی

( اسم ) قسمی پارچ. ابریشمی نازک .

جملاتی از کاربرد کلمه مثقالی

به گفته خود وی با وجود علاقه و حرفه اصلی در نقاشی کار با گروهی مثل فرشید مثقالی و عباس کیارستمی در کانون وی را وارد فضايی كرد كه به سمت تصويرسازی كتاب كشیده شد.
بهرام خائف می گویید که هيچ كدام از آثار وی شبيه به هم نيستند چون كه وی بيشتر تجربه های نقاشی خود را وارد کارهای تصویرگری خود کرده اما کار هنرمندانی مثل فرشید مثقالی كه هر کجای دنيا مشاهده کنید قابل تشخیص هستند و بايد اين تشخص وجود داشته باشد.
علاوه بر رویدادهای مرسوم در زمینهٔ کتاب (کنفرانس، مراسم امضای کتاب و شرکت سالانه در نمایشگاه بین‌المللی کتاب)، کتاب سرا، در نمایش آثار نقاشان و مجسمه سازان بنام نقش داشته‌است. از جمله هنرمندانی که آثارشان در کتاب سرا به نمایش گذاشته شده‌است، پرویز کلانتری، نصرت کریمی، ژاله کاظمی، فرشید مثقالی و کامران سمیعی هستند.
ور ز مثقالی شوی افزون تو خام از تو سازد شه یکی زرینه جام
فرشید مثقالی در سال ۱۳۴۶ به کانون پیوست و تا سال ۱۳۵۷ فیلم‌های انیمیشن، پوستر فیلم و تصویر برای کتاب‌های کودکان کانون را ساخت که جوایز بیشماری را برد.
این تصویر آکندگی زندگی در ایران از تریاک موجب بروز دغدغه هایی برای شاه شد و برای مقابله با آن به خصوص از سوی مشاهده گران غربی در سال ۱۳۰۷ دولت با به تصویب رساندن قانونی در مجلس، کلیه معاملات و نگاهدارى و فرآوری و حمل و نقل و صدور تریاک را در داخل و خارج کشور به انحصار خود درآورد. کشت تریاک از آن پس مشروط به کسب مجوز از اداره مالیه شد و تریاکی که برداشت می‌شد بایستی تنها به این اداره فرخته شود. پس از مصرف تریاک نیز، سوخته آن به بهای مثقالی یکصد دینار از مصرف‌کنندگان خریداریی می‌شد. واردات تریاک کاملا ممنوع شد. بنابر این قانون، دو میلیون تومان بودجه برای تأسیس «مؤسسه انحصار تریاک» در اختیار دولت گذاشته شد.
بصد تیشه همی آید برون مثقالی از کان زر ز یک مدحت برون آید ز کف او دو صد گوهر
به راستی زندگی می‌کنم، با بچه‌های دو مثقالی. در طول تمام عمر معلمی، هیچ گاه این قدر لذت نبرده ام. صفحه‌های "کانون پرورش فکری کودکان" را برای بچه‌ها می آورم، قصه می‌گویم، شادی و عشق را دامن می زنم، خود نیز شاد و عاشق می‌شوم. بچه‌های دو مثقالی همه، دست به قلم می‌شوند، قصه می نویسند؛ زیبا، صمیمی، بهتر از من و من لذت می‌برم و زندگی می‌کنم». (حکیم رابط – من با کدام ابر... روز هفتم (خاطره ها) -، ۱۳۸۵، ۱۳۳)
بجیب جامه مثقالی سفید خطیست نوشته از ره مفتون که (البیاض صحیح)
«دایرهٔ مینا اگر پخته‌ترین کار مهرجویی نباشد، بدون تردید روشن‌ترین و ساده‌ترین فیلم اوست؛ فیلمی است که اگر هشدار نمی‌دهد، دست‌کم، لالایی هم نمی‌خواند…طلعت میرفندرسکی به عنوان تدوین‌گر شناختی دقیق از ریتم فیلم دارد و مونتاژش با حرکت خط قصه هماهنگی نسبی ولی منطقی دارد. هوشنگ بهارلو در مقام مدیر فیلمبرداری، همچنان کاری درخشان ارائه می‌دهد؛ مخصوصاً در صحنه‌های خارجی و نماهای باز… فرشید مثقالی که پس از تیتراژ بامعنی «آقای هالو»، این‌بار صحنه‌آرای فیلم است که خود امتیاز دیگری است برای آن.»