ینکو

معنی کلمه ینکو در لغت نامه دهخدا

ینکو. [ ی ُ ک ُ ] ( اِ ) اسل. سمار. دیس. گیاهی که از آن بوریا بافند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.

معنی کلمه ینکو در فرهنگ فارسی

اسل سمار

جملاتی از کاربرد کلمه ینکو

در سال ۱۹۸۱، ینکو آخرین اصلاحات خود را بعمل آورد، با نام کامارو توربو (ز). او یک توربوشارژر را به موتور ۳۵۰ اینچ مکعبی اضافه نمود. و در نهایت دون ینکو نمایندگی مجاز فروش ینکو شورولت را در سال ۱۹۸۲ بفروش رساند که از سال ۱۹۳۴ تحت مالکیت این خانواده بود.
دون در تاریخ ۲۷ مه ۱۹۲۷ از فرانک و مارتا ینکو در پنسیلوانیا به دنیا آمد. او از دبیرستان بنتلیول فاغ التحصیل شد و به دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا رفت. سپس به عنوان یک هواشناس در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و زمانی که به خانه‌اش در کانونسبورگ بازگشت پدرش فرانک، ینکو شورولت را گشوده بود.
مجهز و سفارشی را در طی سال‌های ۱۹۶۵ و ۱۹۶۷ به نام ینکو استینگر به فروش رسانید.
در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۹، شرکت سرمایه بازاریابی کل مالکیت نشان تجاری ینکو و دستگاهها و کارخانجات آن را برای احیای مجدد این نشان تجاری در نمایشگاه سیما اعلام نمود و از نمونه کاماروی ینکوی ۲۰۱۰ پرده برداری کرد.
ینکو، همراه با سه مسافر خود در یک سفر کاری، ۵ مارس ۱۹۸۷ در حالیکه هواپیمای سسنا ۲۱۰ خود را در زمینی در نزدیکی چارلستون، غرب ویرجینیا هدایت میکرد فوت نمود. فرود در شرایط سخت باعث گردید هواپیما به هوا بجهد و ینکو کنترل آن را از دست بدهد؛ سپس هواپیما با تپه ای خاکی برخورد نمود و به قعر دره ای تنگ و عمیق سقوط کرد و در هم شکست.