یل اباد

یل اباد

معنی کلمه یل اباد در لغت نامه دهخدا

( یل آباد ) یل آباد. [ ی َ ] ( اِخ ) قصبه ای ازدهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری ساوه. سکنه آن 2654 تن و آب آن ازرودخانه است. از این ده به دیه های آسیابک و آقادره می توان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
یل آباد. [ ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قاقازیان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، واقع در 42هزارگزی شمال ضیأآباد و یکهزارگزی شوسه رشت. سکنه آن 812 تن و آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه یل اباد در فرهنگ فارسی

( یل آباد ) ده جزئ دهستان قاقازان بخش ضیائ آباد شهرستان قزوین استان مرکز٠ در یکی کیلومتری شوس. رشت ٠ کوهستانی سردسیر

معنی کلمه یل اباد در دانشنامه عمومی

یل آباد. یل آباد روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان نورعلی بیک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۳۷ نفر ( ۹۳۷ خانوار ) است.

جملاتی از کاربرد کلمه یل اباد

روستای خیراباد که معروف به یل اباد است باد شدیدی دارد و در بیشتر سال درجه دمای بسیار پاین دارد. به طوری که در زمستان هوا به حد یخبندان ولوله های اب یخ میزنند