گیاه انگل

گیاه انگل

معنی کلمه گیاه انگل در لغت نامه دهخدا

گیاه انگل. [ اَ گ َ ] ( اِ مرکب ) گیاهی است که از شیره درختان تغذیه کند وبه آنها گزند بیشتری رساند. ( جنگل شناسی ج 1 ص 219 ).

معنی کلمه گیاه انگل در فرهنگ عمید

گیاهی که انگل گیاه دیگر شود و از شیرۀ آن تغذیه کند.

معنی کلمه گیاه انگل در فرهنگ فارسی

گیاهی که از شیر. درختان تغذیه کند و بانها گزند رساند .

معنی کلمه گیاه انگل در دانشنامه عمومی

گیاه انگل گیاهی است که تمام یا مقداری از نیاز خود به مواد غذایی را از گیاه زندهٔ دیگر می گیرد. همهٔ گیاهان انگل ریشه های تغییر شکل یافته به نام مکنده دارند که به گیاهان میزبان نفوذ کرده و آنها را به سیستم هدایتی گیاه - بافت چوبی یا بافت آبکش یا هر دو وصل می کند. این کار توانایی جذب آب و مواد غذایی را از بدن میزبان برای آنها فراهم می کند. حدود ۴٬۱۰۰ گونه گیاهان انگل از تقریباً نوزده خانوادهٔ گیاهان گلدار شناخته شده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه گیاه انگل

این گیاه انگل درختان است ولی خسارت زیادی به آن‌ها نمی‌زند و گیاه انگلی خیلی مهمی نیست. بذر آن توسط پرندگانی از قبیل دارکوب در تنه درختان قرار می‌گیرد و جوانه می‌زند یا در مدفوع پرندگانی که قبلاً از این گیاه تغذیه کرده‌اند بر روی درختان می‌نشیند و جوانه می‌زند و رشد می‌کند. این گیاه دارای گل‌های زیبایی است که حتی بعضی مواقع به خاطر گل‌های زیبای آن، آن را از بین نمی‌برند و اجازه رشد آن را روی درخت می‌دهند. این گیاه ریشه خود را درون شاخه‌های سایر درختان فروکرده، شیره خام گیاه را گرفته و سپس شیره خام را به شیره پرورده تبدیل کرده و استفاده می‌کند.