گوئو

معنی کلمه گوئو در لغت نامه دهخدا

گوئو. [ ءُ ] ( اِخ ) نام شورشیان هلند در مقابل فیلیپ دوم در جنگ استقلال ( 1567 ).

جملاتی از کاربرد کلمه گوئو

گزارش یکی از شاهدان عینی دوره او به نام یانگ ژوآنژی او را یک پارسی (波斯國胡人، تلفظ چینی: بُسی گوئو هو رِن) از آسیای میانه (西域، ژی یو) ذکر کرده‌است. در بعضی از نسخه های کتاب «دروازۀ بی دروازه» از بودی دارما به عنوان یک پارسی که در بامیان متولد شده یاد شده است.
بسیاری از جریان‌های مائوئیستی سراسر جهان (و در واقع اکثر آن‌ها) حذف «گروه چهار» و عروج جناح‌های دیگری همچون جناح هوآ گوئو فنگ و دنگ ژیائوپینگ را «سلطهٔ رویزیونیسم در چین» می‌دانند و از این رو از جیانگ چینگ به عنوان یکی از مهم‌ترین رهبران خود نام می‌برند.