معنی کلمه گو بازی در لغت نامه دهخدا گوبازی. ( حامص مرکب ) گوی بازی.گوبازی. [ گ َ /گُو ] ( حامص مرکب ) گاوبازی. رجوع به گاوبازی شود.
جملاتی از کاربرد کلمه گو بازی از جمله بازیهای محلی مردمان کوهنشین عبارت است از: کشتی محلی، کل برد، چوکلی بازی، الختر، اسب سواری، تیراندازی، فوتبال و گو بازی است که خرد و کلان به مناسبتهای مختلف و خصوص در ایام عید نوروز و موسم کوچ بهاری رونق بیشتری دارد.