گهر دیده

معنی کلمه گهر دیده در لغت نامه دهخدا

گهر دیده. [ گ ُ هََ رِ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) مخفف گوهر دیده. رجوع به همین کلمه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه گهر دیده

دلم از عشق نهان گنج گهر بود و بخلق در این گنج گهر دیده غماز گشود
سر من مست جمالت دل من دام خیالت گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
بسکه لعل و گهر دیده به دامن دارم دامن از لعل و گهر، غیرت مخزن دارم
تا به آن گنج گهر دیده بدبین نرسد جغد، نیلی است که بر چهره ویرانه زدند