گندناگون. [ گ َ دَ] ( ص مرکب ) به معنی سبزرنگ باشد، چه گون به معنی رنگ و لون هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). کنایه از سبزرنگ مایل به اندک سیاهی. ( غیاث اللغات ) : به چرخ گندناگون بر دو نان بینی ز یک خوشه که یک دیگ تو را گشنیز ناید زآن دو تا نانش.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 212 ).
معنی کلمه گندناگون در فرهنگ فارسی
برنگ گندنا سبز رنگ به چرخ گندناگون بردو نان بینی ز یک خوشه که یک دیگ ترا گشنیز ناید زان دوتانانش . ( خاقانی )
جملاتی از کاربرد کلمه گندناگون
غنچه پیدا میکند زان آب داده بیلکی بید بیرون میکشد زین گندناگون خنجری
کیسههای زر به برگ گندنا سر بستهاند بر سپهر گندناگون دست از آن افشاندهاند