گنجان

گنجان

معنی کلمه گنجان در لغت نامه دهخدا

گنجان. [ گ ُ ] ( نف ) صفت فاعلی از گنجیدن.( کلیله و دمنه به نقل بهار در سبک شناسی ج 2 ص 266 ).
گنجان. [ گ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان که در 42000گزی شمال خاوری بافت ، سر راه مالرو جواران به رابرواقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 300 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مزرعه صاحب آباد جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه گنجان در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جا گرفته در چیزی . ۲ - جمع شده گرد آمده . ۳ - راست آمده صادق .

معنی کلمه گنجان در دانشنامه عمومی

گنجان روستایی در ]] بخش مرکزی شهرستان بخش مرکزی شهرستان رابر استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱٬۲۶۲ نفر ( ۴۴۸خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه گنجان

عزیز کرده هر مصر یوسفیست ولی یکی به شعلهٔ حسن آفتاب گنجان است