گنج بخشی. [ گ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) بخشیدن گنج و خواسته. دادن گنج مردمان را : شبی کو گنج بخشی را دهد داد کلاه گنج قارون را برد باد.نظامی.ز نام آوران گوی دولت ربود که در گنج بخشی نظیرش نبود.سعدی ( بوستان ).
معنی کلمه گنج بخشی در فرهنگ فارسی
۱ - بخشیدن گنج . ۲ - سخاوت جوانمردی
جملاتی از کاربرد کلمه گنج بخشی
ز نام آوران گوی دولت ربود که در گنج بخشی نظیرش نبود
عطایش گنج را ناچیز میکرد نسیمش گنج بخشی نیز میکرد
تو حسن داری و خوبان بخویش مغرورند تو گنج بخشی و قارون بلاف دارائی
شبی کاو گنج بخشی را دهد داد کلاهِ گنجِ قارون را برَد باد
تو راد گنج بخشی و رادان تو را عبید تو شاه شاه بندی و شاهان تو را حشم