معنی کلمه گنبله در لغت نامه دهخدا
گنبله. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خرمرود شهرستان تویسرکان که در 25000گزی شمال باختر شهر تویسرکان و 700گزی باختر اشتران واقع شده است. مرکز دهستان است و هوای آن سرد و سکنه اش 350 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات و کتیرا و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است که تابستان از طریق ولاشجرد و سوتلق اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).