گنبدک

معنی کلمه گنبدک در لغت نامه دهخدا

گنبدک. [ گُم ْ ب َ دَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه بخش آوج شهرستان قزوین که در 33هزارگزی شمال آوج و 9هزارگزی راه شوسه واقع شده است.هوای آن معتدل و سکنه اش 329 تن است. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن مختصر غلات و باغات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
گنبدک. [ گُم ْ ب َ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد که در 20هزارگزی خاور فریمان و 22هزارگزی شمال راه شوسه عمومی مشهد به تربت جام واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 10 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جملاتی از کاربرد کلمه گنبدک

تپه قبرستان خرابه گنبدک در شهرستان قزوین، روستای گنبدک واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۳۰۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه قلعه سنگی گنبدک مربوط به سده‌های ۹ تا ۵ ه.ق است و در شهرستان فریمان، بخش قلندر آباد، روستای گنبدک واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۱۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه چاتوق قیه مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان تاکستان، روستای گنبدک واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۱۵۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.