گناره

معنی کلمه گناره در لغت نامه دهخدا

گناره. [ گ َ رَ / رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ملک بخش مرکزی شهرستان گرگان که در 22000 گزی خاور گرگان و 1000 گزی شمال راه شوسه گرگان به گنبد واقع شده است. هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی است. سکنه آن 90 تن است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن برنج ، غلات توتون و سیگار است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. گناره راه فرعی به شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

جملاتی از کاربرد کلمه گناره

تپه شاه آرام جنوبی در شهرستان گرگان، بخش مرکزی، روستای گناره واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۲۹۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه شاه آرام شمالی در شهرستان گرگان، روستای گناره واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۲۸۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.