گله گاه

معنی کلمه گله گاه در لغت نامه دهخدا

گله گاه. [ گ ِ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) جایی که مردم اجلاف و هرزه چانه درآنجا جمع باشند. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
حرفی که دگر نامزد مجلس شاه است
افسانه آیند و روند گله گاه است.حکیم شفایی ( از آنندراج ).
گله گاه. [ گ ِ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 24هزارگزی باختر شوشتر و 16هزارگزی جنوب باختری راه شوسه دزفول به شوشتر واقع شده و دارای 50 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
گله گاه. [ گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) ناحیه ای از محال سبعه جزء ولایت خمسه است. ( جغرافیای غرب ایران ص 116 ).

معنی کلمه گله گاه در فرهنگ فارسی

( اسم ) جایی که مردم هرزه چانه و بیهوده گودر آنجا گرد آیند : حرفی که دگر نامزد مجلس شاه است افسان. آیند و روند گله گاه است . ( شفائی )
ناحیه ای از محال سبعه جزئ ولایت خمسه است .

جملاتی از کاربرد کلمه گله گاه

تپه شاه حسین گلی مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان است و در شهرستان میانه، بخش کندوان، دهستان گرمه شمالی، ۳ کیلومتری شمال روستای گله گاه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۵۸۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این روستا از شرق به منطقه کهن و روستای شهدادی و از غرب به سایبان مشرف می‌باشد، همچنین آبادی‌های تُمپُلِی و پارَگی در غرب این روستا واقع می‌باشند. در شمال این روستا کوه گله گاه و در جنوب آن کوه روک قرار دارد. رودخانه کر و ایستگاه راه‌آهن در شرق روستا واقع شده‌است.