گلندوک

معنی کلمه گلندوک در لغت نامه دهخدا

گلندوک. [ گ َ ل َ دُ وَ ] ( اِخ ) گل هم دورودک. دهی است جزء دهستان لواسان کوچک بخش افجه شهرستان تهران ، واقع در باختر متصل به بنجارکلا، مرکز بخش افجه ، سر راه فرعی ناران به لشکرک. هوای آن سرد و دارای 309 تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه کندرود ومحصول آن غلات ، بنشن ، مختصر میوه ، اشجار و مختصر عسل و شغل اهالی زراعت است. بهداری ، طبیب ، پرستار، آبله کوب سیار و یک دبستان نیز دارد. مقبره ای به نام بدیعبهائی در این ده است که میگویند نامه آور بهاء بوده و به دستور ناصرالدین شاه به قتل رسیده و در این محل مدفون شده و فعلاً زیارتگاه بهائیان محسوب است. راه فرعی ماشین رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه گلندوک در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه شهرستان تهران .

جملاتی از کاربرد کلمه گلندوک

پس از رهایی، درویش‌خان با عارف قزوینی در ملک ییلاقی نظام‌السلطان که گلندوک نام داشت ملاقات می‌کنند که عارف داستان آشنایی آن شب را در دیوان خود ذکر کرده‌است.
جائیج که بسیاری آن را جاج می نامند، از محله‌های بسیار قدیمی لواسان است. این محله در جنوب غربی محله گلندوک و متصل به آن و در کنار بلوار امام خمینی لواسان و در شمال رودخانه جاجرود واقع است. باغ‌های محله جائیج از آب قنات و رودخانه کندرود(لوارک) مشروب می‌شود و در گذشته ۵ هکتار کشتزار گندم و ۱ هکتار کشتزار جو و ۱ هکتار باغ و قلمستان داشته و محصولش گندم و جو و لوبیا و میوه‌اش سیب و آلبالو بوده که با رشد شهرسازی و شهرنشینی بسیاری از آن باغات و مزارع تبدیل به ویلاها و ساختمان‌های جدیدالاحداث شده‌است که از جمله آن شهرک سپاه، شهرک آزادگان (مخابرات) و شهرک پرواز لواسان است.