نامعینی

معنی کلمه نامعینی در لغت نامه دهخدا

نامعینی. [ م ُ ع َی ْ ی َ ] ( حامص مرکب ) معین و معلوم نبودن. || نامحدودی. مشخص نبودن. رجوع به نامعین شود.

معنی کلمه نامعینی در فرهنگ فارسی

معین و معلوم نبودن . یا نامحدودی

جملاتی از کاربرد کلمه نامعینی

پس از این جام از سوی چند کشور به او پیشنهاد تغییر ملیت داده شد، و ورومن در ازای دریافت مبلغ نامعینی پول تابعیت لبنان را پذیرفت. او در مسابقات قهرمانی بسکتبال آسیا ۲۰۰۹ و جام جهانی بسکتبال ۲۰۱۰ برای تیم ملی بسکتبال لبنان بازی کرد.
تقاضای مرکب یا تقاضای نامتجانس؛ کل تقاضا برای یک محصول یا خدمت که از تعداد نامعینی خواست‌های متنوع سرچشمه گرفته باشد به طوری که همه آن‌ها می‌توانند از طریق کالا یا خدمات خاص اقناع شوند. برای مثال تقاضا برای کارگر روزانه ممکن است در مورد کارهای تولیدی کشاورزی یا کارهای ساختمانی با تعداد زیادی از سایر فعالیت‌ها سرچشمه بگیرد.
کردستان سوریه از ثروت سرشاری برخوردار است و در حال حاضر می‌تواند روزانه ۲۵۰ هزار بشکه نفت تولید کند. علاوه بر اینها، مقادیر نامعینی نیز ذخایر گازی دارد. تا قبل از آغاز جنگ داخلی، میزان تولید نفت در این منطقه از نصف کل تولید نفت سوریه بیشتر بوده‌است.