گل نشین

معنی کلمه گل نشین در لغت نامه دهخدا

گل نشین. [ گ ِن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شهرخواست بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 10000گزی شمال ساری و 4000گزی باختر راه شوسه ساری به فرح آباد. هوای آن معتدل و دارای 150 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تجن و محصول آن برنج ، غلات ، پنبه و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

معنی کلمه گل نشین در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان شهر خواست بخش مرکزی شهرستان ساری .

جملاتی از کاربرد کلمه گل نشین

بر گل نشین و به عشرت بکوش ز جام طرب باده عیش نوش
بیا در چمن در بر گل نشین بیا دلبر نازنین را ببین
در سایهٔ گل نشین که بس گل که ز باد بر خاک فرو ریزد و ما خاک شده
با گل نشین و نغمه بلبل سماع کن پیش از رحیل بلبل و پیش از زوال گل
تو خواه به گل نشین و خواهی با خار کآنکس که ربوده دل ز ما در بر ماست
در سایهٔ گل نشین که بسیار این گل، از خاک برآمده‌است و در خاک شده!
با شعر همچو شهد ازین پس بباغ وصل بر گل نشین که نحل چنین انگبین تویی
در پای گل نشین و، بکش سوی سرو پای؟ بر روی سبزه خسب و، بزیر سر آر دست
در سایه گل نشین که بسیار این گل در خاک فرو ریزد و ما خاک شده