گلدام. [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) در اصل دام خردی است ، امادر عرف بمعنی مطلق دام است. ( آنندراج ) : حسن چون دانه به گلدام نگاهش ریزد بشکند آینه و بر سر راهش ریزد.میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).تا چهره درست گل از می گلفام کرده ای صد مرغ دل اسیر به گلدام کرده ای.صائب ( از آنندراج ).
معنی کلمه گل دام در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - دام کوچک . ۲ - دام ( مطلقا ) : تا چهره گلگل از می گلفام کرده ای صد مرغ دل اسیر بگل دام کرده ای . ( صائب )
جملاتی از کاربرد کلمه گل دام
محو اسرار طرهٔ او رگ گل دام مدعا گردد
بهار کرد خطت مفت جلوه، شوخی ناز طراوت رگ گل دام عشرت رنگ است
گیسوی مشکین بر تنش گویی نهاده باغبان بهر شکار بلبلان بر خرمن گل دام را