گل خون

گل خون

معنی کلمه گل خون در لغت نامه دهخدا

گل خون. [گ ِ ] ( اِ مرکب ) رجوع به گل مختوم شود. ( آنندراج ).
گل خون. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری شیراز و 2هزارگزی راه فرعی شیراز به خرچول. هوای آن معتدل و دارای 275 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

معنی کلمه گل خون در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز

معنی کلمه گل خون در دانشنامه عمومی

گل خون، سوسن سرخ ( نام علمی: Scadoxus multiflorus ) نام یک گونه از تیره نرگسیان است.

جملاتی از کاربرد کلمه گل خون

لاله و گل خون کنند بر سر هر شبنمی گر به گلستان بری روی عرقناک را
ای فدایت جان من دور از بهار جلوه ات خشک شد مانند گل خون در سراپای تنم
تو چو گل خون به لب آورده شدی و چو رطب خون به چشم آمده پر خار و خطر باد پدر
چاک زد باد صبا پیرهن پاره ی گل خون شد از زاری بلبل دل بیچاره ی گل
در گلشنی که دود بجوشد ز رنگ گل خون فسرده از رگ فواره می رود
نخورده ام به دل شبنمی درین گلشن چو خون لاله و گل خون من چرا هدرست؟
ز گردن کفن ها درآویخته زنرگس به گل خون دل ریخته
به هر چمن که رسیدم ز خارِ مژگانم ز رشکِ بلبل و گل خون ز چشم بگشادم
پیکرم از ناتوانی یک رگ گل خون نداشت تا دم تیغ تومی‌کردم به آن مقدار سرخ
چکد از بوی گل خون دل من دل یک غنچه گر جای تو باشد