گل خندان

معنی کلمه گل خندان در لغت نامه دهخدا

گل خندان. [ گ ُ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان دره گز واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری دره گز و سرراه شوسه عمومی دره گز به لطف آباد. هوای آن معتدل ودارای 75 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه ، انگور و خربزه است. شغل اهالی زراعت و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه گل خندان در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان دره گز

معنی کلمه گل خندان در فرهنگ اسم ها

اسم: گل خندان (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: gol khandān) (فارسی: گل‌خندان) (انگلیسی: gol khandan)
معنی: گل خندان، گل شکفته، ( = گلخند )

جملاتی از کاربرد کلمه گل خندان

خط سبزم به چستی سرخییی جست سزد گر از گل خندان برآید
لبی به خنده گشودی به باغ و از حسرت چو غنچه شد گل خندان به شاخسار گره
صائب مکن از تیغ زبان شکوه که چون گل خندان بود آن دل که پراکنده زخم است
لب لعلت به لطافت گرو از جان ببرد روی رنگین تو آب گل خندان ببرد
تپه گل خندان در شهرستان درگز، روستای گل خندان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۸۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان
سطری نبشت بر مه تابان ز گرد عود خطی کشید بر گل خندان ز مشک ناب
دژ گل خندان مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان پردیس، روستای گل خندان واقع شده و این اثر در تاریخ ۵ آذر ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۲۸۸۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. مصالح به‌کار رفته در بنای این دژ از جنس گچ، ساروج و سنگ است.
زنهار غنیمت دان دوران لطافت را کاین عهد گل خندان بسیار نمی‌پاید
چو گل خندان لب و دلشاد بودم ز هر بادی چو سرو آزاد بودم
ای پری چهره لبی چون گل خندان داری قد چون سرو رخ چون مه تابان داری
نالم گهی چو بلبل و گریم گهی چو ابر اکنون که از نظر گل خندان من برفت