گستاخ چشم. [ گ ُ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) آنکه از چشمهای او غضب و غصه ظاهر باشد و هر که آن چشم را ملاحظه نماید هیبتی در دلش جای کند یا آنکه از هیچ مهلکه و آفتی چشم خودرا بر هم نزند و نپوشد، بلکه چهار چشم باشد و این دلیل کمال تهور و بیباکی است. ( آنندراج ) : غضبناک و خونریز و گستاخ چشم خدای آفریدش ز بیداد و خشم.نظامی ( از آنندراج ).
معنی کلمه گستاخ چشم در فرهنگ فارسی
۱ - آنکه از چشمهای وی غضب نمایان باشد و هر که آنها را بیند هیبتی در دلش جای کند : غضبناک و خونریز و گستاخ چشم خدای آفریدش زبیداد و خشم . ( نظامی ) ۲ - آنکه از هیچ مهلکه و خطری چشم خود را بر هم نزند و نپوشد و این دلیل کمال تهور است .
جملاتی از کاربرد کلمه گستاخ چشم
صائب حیا ز دیده نرگس به وام گیر گستاخ چشم باز به روی چمن مکن
غضنباک و خونریز و گستاخ چشم خدای آفریدش ز بیداد و خشم