گریز گه

معنی کلمه گریز گه در لغت نامه دهخدا

گریزگه. [ گ ُ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) مخفف گریزگاه :
من که در شهربند کشور خویش
بسته دارم گریزگه پس و پیش.نظامی.رجوع به گریزگاه شود.

معنی کلمه گریز گه در فرهنگ فارسی

( اسم ) گریز گاه : من که در شهر بند کشور خویش بسته دارم گریزگه پس و پیش ... ( نظامی )

جملاتی از کاربرد کلمه گریز گه

مگر گریز گه تنگشان شناسد باز بدان نگردد گردشکار آتش وآب