گریدن

معنی کلمه گریدن در لغت نامه دهخدا

گریدن. [ گ ِ دَ ] ( مص ) خراشیدن. || میل کردن. || گشت و سیر نمودن. ( آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه گریدن

دو ماه پس از اینکه در ماه ژوئن ۱۹۵۰ (سال ۱۳۲۹شمسی) هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا قانون «اقدامات برای توسعه جهانی» را امضا کرد، فرانکلین هریس عازم مذاکره برای یک توافقنامه جهت ارائه کمک‌های فنی به دولت ایران شد. در ماه اکتبر همان سال، سفیر آمریکا آقای هنری گریدن و علی رزم آرا نخست‌وزیر ایران «برنامه همکاری‌های فنی برای توسعه روستایی» را امضا کردند. این برنامه اولین توافقنامه بین‌المللی اصل چهار بود.