گروکان

معنی کلمه گروکان در لغت نامه دهخدا

گروکان. [ گ ِ رَ / رُو ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) صورتی و تلفظی از گروگان. رجوع به گروگان ( بهمه معانی ) شود.

جملاتی از کاربرد کلمه گروکان

در چنین شرایطی در سال ۱۹۸۴ میلادی نیروهای اسرائیلی دختر خواهر احمد جبرئیل را گروکان گرفتند اما با ایستادگی احمد جبرئیل در مجموع ۱۱۵۰ تن اسیر فلسطینی، لبنانی، سوری و ژاپنی آزاد شدند.
گفتم اندر قدمت این سر و این جان منست گفت هر جا سر و جانیست گروکان منست